شرکتی که در تحت نام ویژه ی جهت کار تجاری میان دو یا چند نفر با تعهدات تضامنی تاسیس می شود را شرکت تضامنی می گویند . اگر اموال شرکت جهت تسویه کلیه طلب شرکت اندازه نباشد، هر یک از شرکا متعهد به پرداخت کلیه طلب شرکت است. هر قراردادی که میان شرکا برعکس این سامان داده شده باشد، در برابر شخص سوم ، بی اعتبار خواهد بود. ( ماده 116 قانون تجارت )
شرکت تضامنی از نظر محکم بودن و معتبر بودن در نوک کلیه شرکت ها قرار میگیرد و معمولا بین خانواده و اطرافیان نزدیک تاسیس می شود . و اغلب زمانی که تشکیل می شود که مالک تجارتخانه ای درگذشت و وراث وی جهت ممانعت از انحلال تجارتخانه و با هدف ادامه کار آن ، شرکت تضامنی تاسیس می دهند. در نام شرکت تضامنی میبایست عبارت ” شرکت تضامنی” و حداقل اسم یک نفر از شرکاء قید شود.
شایان ذکر است طبق مقالات قبل، شرکت های تضامنی و نسبی به موجب مقدار وظیفه شرکاء، از انواع شرکت های تجاری شخصی می باشند . در شرکت های شخصی،وظیفه شرکاء بی نهایت است و در نتیجه تعهدات مالی شرکت به همه دارایی و اموال شرکاء انتقال می نماید.در شرکت های تضامنی، هم چون سایر شرکت های تجاری جهت فعالیت و اداره شرکت لازم به موسسه و تشکیلاتی است که طبق احکام و قوانین مختلف است که این احکام، لازم به رسیدگی است.
اداره شرکت تضامنی
ماده 120 قانون تجارت اداره شرکت را مشروط به تعیین حداقل یک نفر شده است و تنطیم می دارد :
” در شرکت تضامنی شرکاء میبایست حداقل یک نفر از بین خود یا از خارج به مقام مدیر عاملی تشخیص نمایند “.
در قوانین کشور ما انتخاب مدیر در شرکت های تضامنی آن قدر از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است که مشخص نشدن مدیر از جمله این که از بین شرکاء یاشد یا از بیرون از شرکاء با هدف عدم آغاز کار شرکت است یعنی مسلماً میبایست مدیر یا مدیرانی انتخاب شوند تا شرکت بتواند اقدام به اجرایی حقوقی نماید.
قانونگذار در مورد وضعیت مدیر و زمان مدیریت و موارد خلع و کنارگیری مدیر قوانین ذکر شده نکرده است . آشکار است در چنین مواردی قوانین احتیاط شده در اساسنامه و شرکت نامه اجرا می شوند و اگر در مدارک نام برده در این مورد تسلیم توسط نشده باشد رضایت تمامی شرکاء جهت تعیین مدیر یا مدیران و حدود اختیارات آنها اجباریست. بدین معنی اداره شرکت با مدیر یا مدیرانی است که از طریق شرکاء تضمین معین شده است و اختیارات مورد نیاز به آن ها واگذار شود و مدیران وظیفه دارند در حدود اختیاراتی که به ایشان سپرده شده است به کار تجاری بپردازند و اگر در این هدف کوتاهی یا بی ملاحظه نمایند در حدود اختیار داده شده وظیفه برگرداندن زیان خواهند بود و مادامی که دادو ستد بیرون از اختیارات خود انجام دهد در برابر شخص سوم متعهد است.
به هر حال مدیران شرکت نماینده شرکت بوده و به اسم و حساب شرکت می توانند داد و ستد نموده و مسئولیت قبول کنند و نمایندگی شرکت را در پیش تمامی افراد حقوقی و حقیقی دارا می باشند ولی از آن جا که با سمت نمایندگی شرکت از شخصیت خود انصراف نمی نمایند میبایست در مواردی که به اسم شرکت عمل می کنند مقام خود را اصطلاح کنند تا میان مسئولیت شخصی آنان و وظایف شرکت اشتباهی حاصل نشود.
وظایف مدنی مدیران در برابر شرکت از قوانین منعقد وکالت تبعیت می نماید و تعهدات مدنی مدیر در برابر شرکاء طبق قواعد کلی حقوق مدنی که در خصوص سبب سازی و قانون متعهد مدنی مشخص شده است می باشد ، به ویژه در مواردی که حیطه اختیارات مدیران در اساسنامه مشخص شده است.روش استعفایی مدیران از مقام خود هم طبق قوانین شرکتنامه و یا اساسنامه است.هنگام سکوت شرکتنامه و یا اساسنامه در این مورد ، ناچارن میبایست به اصولا و دستورها انعقاد وکالت مراجعه نمود.
بدین معنی، هر وقت مدیر بخواهد میبایست بتواند از مقام خود استعفا دهد ، به غیر آنکه زمان مدیریت مشخص و یا منوط به شرایطی باشد، که در استعفا میبایست مد نظر قرار گیرد. در غیر این صورت مدیران کنارگیری احتمال دارد متعهد خسارات احتمالی که از استعفا آن ها بر عکس تقاضا شرکت به وجود آمده، شناخته شوند.
اداره شرکت تضامنی کاری آسان است هنگامی که تیم مجرب ما درثبت حقوقی کریم خان شما را همراهی کنند.
دیدگاهی یافت نشد